سلام شاید این متفاوت ترین پستی باشد که من دارم ...

روز قیامت فرا می رسد، موقع حسابرسی است، نوبت به شهدا می رسد. عده زیادی از شهدا به خاطر خدا جهاد کرده اند به سوی بهشت می روند. آنها می توانند دوستان خود را شفاعت کنند، خدا امروز مقامی بس بزرگ به آنها می دهد.  شهدایی که در رکاب پیامبر شمشیر زده اند، افرادی مثل حمزه سید الشهدا که تاآخرین قطره ی خون خود برای یاری اسلام مبارزه کردند.
 در این بین اسم شخصی را می خوانند تا حسابرسی شود. خداوند به او می فرماید: تو در دنیا چه کردی؟ چه عمل خیر و کار نیکی انجام داده ای؟ بنده تعجب می کند! نام او در لیست شهدا است اما چرا خداوند با او این گونه سخن می گوید؟!
 به هر حال او باید جواب بدهد، با کمال افتخار می کوید: خدایا من در راه تو مبارزه کرده ام و جان فدا کرده ام.
خدا به او می فرماید: ای دروغگو! آیا تو برای من جبهه رفتی؟ آیا به خاطر من جنگیدی؟ من به دل تو آگاهتر بودم، تا خود تو در هنگام جنگ و مبارزه می خواستی شجاعت خود را در هنگام جنگ به رخ همرزمان خود بِکشی، تو می خواستی تا همه از تو به بزرگی یاد کنند، تو به خاطر اسم و رسم جنگیدی.

 اینجاست که این شخص شرمنده می شود، آبروی او پیش همه می رود و خدا او را دروغگو خطاب می کند. هیچ کس جرات ندارد با تصمیم خدا مخالفت کند. این شهید راه نام و شهرت بوده نه شهید راه خدا! به راستی خدا با او چه خواهد کرد؟

ندا می رسد و به فرشتگان فرمان داده می شود: او را به جهنم بیندازید.

منبع: کتاب فقط به خاطر تو (آثار اخلاص در عمل) نوشته ی مهدی خدامیان آرانی.

_________________

شهدا در قهقه مستانه عند ربهم یرزقونند....

بعد نوشت: خدایا یک ماه خودت توفیق عبادت دادی خودت کمک کن خالصانه باشه....

بعدتر نوشت: خدا ماه رمضان تمام شده ولی بدان مهربان ما بدون تو ازپس شیطان، نفس اماره، گناهان ، خودمان و لذات و .... بر نمی آییم خودت ایمان هایمان را بیفزا و توان مقابله را به ما بده و کمکمان کن تا تو را شرمنده نسازیم....

نوشته شده توسط : لاهوت

نظرات ديگران [ نظر]